تحلیل و آزمون الگوی روابط میان عدم استفاده اجباری از اطلاعات با اجتناب شناختی، جهت گیری منفی به مشکل و عدم تحمل بلاتکلیفی بر اساس مدل مستخرج از دسته بندی هیوستن (با رویکردی شناختی)

thesis
abstract

چکیده مقدمه/ زمینه: در عصر اطلاعات، نمونه های بسیاری از عدم استفاده از اطلاعات را در پیرامون خودمان و حتی در رفتار اطلاعاتی خودمان شاهد هستیم. در چنین فضایی پرداختن به عدم استفاده از اطلاعات در جایگاهی مستقل از مفهوم استفاده از اطلاعات و نه به معنای معکوس آن، دغدغه ای است که به نظر می رسد از اهمیت بالایی برخوردار باشد. این مفهوم اگرچه خیلی دیر و در ابتدای قرن بیست و یکم، جایگاهی مستقل یافته است، لیکن در سر آغاز راهی است که ادامه آن نیل به نظریه ای منسجم را درباره این رفتار مهم اطلاعاتی نوید می دهد. هدف: هدف اصلی این پژوهش بررسی و آزمون الگوی روابط میان عدم استفاده اجباری از اطلاعات و مقوله های فرعی آن با اجتناب شناختی، جهت گیری منفی به مشکل و عدم تحمل بلاتکلیفی و مقوله های فرعی آن ها و با رویکردی شناختی است تا میزان ارتباط هر یک از این متغیرها را با موضوع اصلی پژوهش و با هم بسنجد. روش شناسی: این پژوهش از نظر تجزیه و تحلیل فرضیه ها، توصیفی و از نوع همبستگی (با استفاده از تحلیل معادلات ساختاری) است. نوع کار تحقیقاتی، کاربردی است و گردآوری داده ها به روش پیمایشی (پرسشنامه و مصاحبه نیمه ساختار یافته اجرا شده در نمونه ای به حجم 214 نفر، حاصل از جامعه دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه فردوسی مشهد) انجام شده است. برای بررسی روابط مورد نظر پژوهش و درک چرایی این روابط، پژوهشگر از رویکرد ترکیبی (کمی و کیفی) بهره گرفته است. یافته ها: حوزه تحصیلی و جنسیت آزمودنی ها تأثیری بر میزان متغیرهای مورد مطالعه نداشتند، اما مقطع تحصیلی بر دو متغیر اجتناب شناختی و جهت گیری منفی به مشکل موثر و بر متغیرهای عدم استفاده اجباری از اطلاعات و عدم تحمل بلاتکلیفی بی تأثیر بود. داده های کمی و کیفی همسو با هم تأثیر عوامل شناختی را بر عدم استفاده اجباری از اطلاعات تأیید کردند. اغلب آزمودنی ها به طور متوسط شرایط مرتبط با اجتناب شناختی، جهت گیری منفی به مشکل و عدم تحمل بلاتکلیفی را هم خود تجربه کرده بودند و هم در همتایان خود سراغ داشتند و ضمناً نقش این عوامل را بر عدم استفاده اجباری از اطلاعات مهم قلمداد می کردند. در ادامه با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری و به منظور آزمون فرضیه ها و سوال ها، روابط میان متغیرها و شاخص های آن ها با هم آزمون و تحلیل شد و در نهایت یک مدل کلی از عدم استفاده اجباری شناختی از اطلاعات آزمون و برازش شد. نتایج: نتایج نشان داد متغیرهای مداخله گر موثر بر عوامل شناختی رفتار عدم استفاده اجباری از اطلاعات عبارتند از: خود کارآمدی ادراک شده، وضعیت عاطفی قبلی و نزدیکی تهدید به فرد. این پژوهش توانست از دو طریق (تأیید نقش شاخص های شناختی مدل پژوهش و تأیید نقش متغیرهای مستقل پژوهش)، تأثیر عوامل شناختی را در عدم استفاده اجباری از اطلاعات تأیید کند. دستاورد بعدی این پژوهش تفکیک عوامل شناختی منجر به رفتار عدم استفاده اجباری از اطلاعات به دو بخش جنبه های احساسی و عاطفی (روان شناختی) شناخت و جنبه های اطلاعاتی و دانشی (غیر عاطفی) شناخت، بود. کاربردهای احتمالی: یافته های این مطالعه ممکن است در حوزه های زیر کاربرد داشته باشد: در ابتدا این رساله با معرفی شرایط منجر به عدم استفاده اجباری از اطلاعات، و با تشریح موانع شناختی منجر به این رفتار و طراحی ابزار لازم، زمینه را برای شناخت هرچه بهتر حرفه مندان و متخصصان علم اطلاعات و دانش شناسی از این رفتار مهیا می سازد. نتیجه چنین شناختی کمک به پیشرفت رشته در عرصه های نظری و عملکردی خواهد بود. شناخت رفتار عدم استفاده از اطلاعات به عنوان رفتاری مستقل و تمیز دادن انواع و شرایط منجر به این رفتار اطلاعاتی، برای همه و به خصوص حرفه مندان و متخصصان علم اطلاعات و دانش شناسی ضروری است. شناسایی عوامل موثر بر این رفتار به آنان یاری می رساند تا حد امکان این رفتار را از شرایط اجبار و غیر قابل اجتناب خارج سازند؛ و در کاهش آن در خود و در کاربران مراکز اطلاع رسانی محل اشتغال خود، موفق تر عمل نمایند. اصالت/ ارزش: این رساله از سه جهت می تواند اصیل و نو باشد. اول موضوع آن که در ایران برای اولین بار و در سطح بین المللی دومین مطالعه ای است که به عدم استفاده از اطلاعات به عنوان موضوعی مستقل از استفاده از اطلاعات پرداخته است. رویکرد شناختی به این موضوع نیز کاملاً اصیل و بی همتا در سطح ملی و بین المللی است. روش مورد استفاده در تجزیه و تحلیل داده ها (مدل معادلات ساختاری) در حوزه علم اطلاعات و دانش شناسی در کمتر مطالعه ای مورد استفاده قرار گرفته است. در پایان این پژوهش الگویی از روابط میان متغیرها و شاخص های مورد مطالعه عرضه شده است که حاصل همین مطالعه و برخاسته از نتایج کمی و کیفی آن در ترکیب با چارچوب نظری و پیشینه مطالعاتی آن است. کلیدواژه ها: عدم استفاده از اطلاعات، عدم استفاده اجباری، اجتناب شناختی، جهت گیری منفی به مشکل، عدم تحمل بلاتکلیفی، موانع شناختی، آستانه کمبود دانش، کم توجهی، پالایش اطلاعات

similar resources

مقایسه تأثیر وضعیت طاق باز و دمر بر وضعیت تنفسی نوزادان نارس مبتلا به سندرم دیسترس تنفسی حاد تحت درمان با پروتکل Insure

کچ ی هد پ ی ش مز ی هن ه و فد : ساسا د مردنس رد نامرد ي سفنت سرتس ي ظنت نادازون داح ي سکا لدابت م ي و نژ د ي سکا ي د هدوب نبرک تسا طسوت هک کبس اـه ي ناـمرد ي فلتخم ي هلمجزا لکتورپ INSURE ماجنا م ي دوش ا اذل . ي هعلاطم ن فدهاب اقم ي هس عضو ي ت اه ي ندب ي عضو رب رمد و زاب قاط ي سفنت ت ي هـب لاتـبم سراـن نادازون ردنس د م ي سفنت سرتس ي لکتورپ اب نامرد تحت داح INSURE ماجنا درگ ...

full text

مقایسة عدم تحمل بلاتکلیفی، اجتناب شناختی، جهت گیری منفی به مشکل و باورهای مثبت در مورد نگرانی بین بیماران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر و افراد عادی

عدم تحمل بلاتکلیفی، اجتناب­شناختی، جهت­گیری منفی به مشکل و باورهای مثبت در مورد نگرانی در اختلال اضطراب فراگیر نقش بسزایی ایفا می­کنند و به ایجاد، تداوم و تشدید علائم این اختلال منجر می­شوند. بنابراین هدف از پژوهش حاضر مقایسة این مؤلفه­های شناختی در بیماران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر و افراد عادی بود. در این راستا، تعداد 30 نفر از بیماران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر و 30 نفر از افراد عادی ...

full text

مقایسه عدم تحمل بلاتکلیفی، اجتناب شناختی، جهت گیری منفی به مشکل و باورهای مثبت در مورد نگرانی بین بیماران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر و افراد عادی

عدم تحمل بلاتکلیفی، اجتناب­شناختی، جهت­گیری منفی به مشکل و باورهای مثبت در مورد نگرانی در اختلال اضطراب فراگیر نقش بسزایی ایفا می­کنند و به ایجاد، تداوم و تشدید علائم این اختلال منجر می­شوند. بنابراین هدف از پژوهش حاضر مقایسه این مؤلفه­های شناختی در بیماران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر و افراد عادی بود. در این راستا، تعداد 30 نفر از بیماران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر و 30 نفر از افراد عادی ...

full text

رویکردی شناختی به عدم استفاده اجباری از اطلاعات مفهومی نو در ساختار کلاسیک

مقدمه: هرچند در عصر اطلاعات زندگی می‌کنیم، نمونه‌های بسیاری از استفاده نکردن از اطلاعات را پیرامون خودمان و حتی در رفتار اطلاعاتی خویش شاهد هستیم. در چنین فضایی، پرداختن به استفاده نکردن از اطلاعات در جایگاهی مستقل از مفهوم استفاده از اطلاعات و نه به معنای معکوس آن، دغدغه‌ای است که به نظر می‌رسد از اهمیت بالایی برخوردار باشد. این مفهوم اگرچه خیلی دیر و در زمان حاضر یعنی در ابتد...

full text

مدل شناختی اضطراب در بیماران مبتلا به سرطان: نقش عدم تحمل ابهام، اجتناب شناختی، جهت گیری منفی به مشکل، نگرانی و فراشناخت ها

پژوهش حاضر به منظور بررسی مدل شناختی اضطراب بر اساس مدل دوگاس (2004)، در بیماران مبتلا به سرطان انجام شد. در این مدل متغیرهای شناختی عدم تحمل ابهام، باورهای مثبت در مورد نگرانی، اجتناب شناختی، جهت¬گیری منفی به مشکل و اثرات مستقیم و غیرمستقیم آن¬ها بر نگرانی و اضطراب، در قالب مدل اندازه¬گیری و ساختاری مورد بررسی قرار گرفت. 300 نفر از مبتلایان به بیماری سرطان به-صورت دردسترس در یک بیمارستان و کلی...

اثر بخشی درمان شناختی مبتنی بر مدل داگاس بر عدم تحمل بلاتکلیفی، اجتناب شناختی و باورهای مثبت نگرانی در بیماران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر

مقدمه: اختلال اضطراب فراگیر (GAD)، در دهه گذشته، با پیشرفت و گسترش نظریه های مختلف درباره "نگرانی"، به عنوان یک مؤلفه شناختی بنیادین در این اختلال، بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته است. اختلال اضطراب فراگیر، به عنوان یک اختلال مزمن، اغلب چندین سال قبل از افسردگی بروز می کند. امّا مطالعات اندکی درخصوص سبب شناسی و مداخلات درمانی این اختلال صورت گرفته است. هدف پژوهش حاضر، بررسی اثر بخشی درمان شناختی...

full text

My Resources

Save resource for easier access later

Save to my library Already added to my library

{@ msg_add @}


document type: thesis

وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی

Hosted on Doprax cloud platform doprax.com

copyright © 2015-2023